26 مدخل
deceased, defunct, departed, lamented
decedent
intestate
resolvable
menthol
دهه ها، شخص متوفی
سقط جنین، امار متوفیات، ثبت اموات، اگهی فوت
obsequies، مجلس ترحیم یا تجلیل متوفی
مرگ و میر، مرگ ومیر، بشریت، میرش، متوفیات