110 مدخل
quavery, trembly, tremulous, vibrant, wobbly
shivery
quaver, quiver, rock, wobble
shake, shudder, vibrate
منتشر می کند، منتشر کردن، تخم کاشتن
منتشر شد، شایع
منتشر نشده است
منتشر شد، بیرون آمدن، جاری شدن، سرچشمه گرفتن، تجلی کردن
منتشر شد