معنی ممنوع | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

ممنوع

دیکشنری فارسی به انگلیسی

barred, forbidden, illicit, impermissible

جست‌وجوی مشابه

ممنوع الفروش سازی (حقوق)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lien

ممنوع الوکاله شدگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disbarment

ممنوع الوکاله کردن (حقوق)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disbar

ممنوع برای اشخاص زیر هفده سال از نظر رده بندی فیلم سینما

دیکشنری فارسی به انگلیسی

X-rated

ممنوع کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ban, debar, enjoin, forbid, interdict, outlaw, prohibit, proscribe

جست‌وجوی متن

forbare

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع

embrocado

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع

forboded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع

prohibiter

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع

forbode

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع