172 مدخل
headdress, headgear, wimple
legislative
assembly
lawmaker
assemblyman, assemblywoman
المنعة
از سوی قوه مقننه
قانونگذار، مقننه، قانون گذار زن
مجلس قانونگذاری، قوه مقننه، مجلس، هيئت مقننه
یکپارچه، دارای یک مجلس مقننه