معنی مقدسه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

مقدس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blessed, divine, hallowed, holy, pious, sacred, saint, spiritual

مقدس (پیمان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inviolate

مقدس اعلام شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sainted

مقدس اعلام کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hallow

مقدس بودن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sacredness

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

lansing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lansing

جست‌وجوی متن

sacristans

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sacristans، متصدی حفاظت ظروف مقدسه کلیسا

sacristan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساکریستان، متصدی حفاظت ظروف مقدسه کلیسا

lections

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تمرینات، درس یا ایات منتخبه از کتب مقدسه

pilgrimages

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیارت، سفر، زیارت اعتاب مقدسه

sacrilege

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی کردن، توهین به مقدسات، سرقت اشیاء مقدسه، تجاوز بمقدسات