6 مدخل
economical, economizer, frugal, sparing, thrifty
thriftily
صرفه جویی، صرفه جو، مقتصد
امن ترین، صرفه جو، مقتصد
صرفه جویی، با صرفه، صرفه جو، مقتصد، میانه رو، اندک