معنی معمعان | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

به طور معمانما

دیکشنری فارسی به انگلیسی

paradoxically

مامان (زبان بچگانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mama, mamma

مامان (زبان کودکان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mammy

مامانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fairy, cool, cuddly

مامانی (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

darling

جست‌وجوی متن

mammulae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مامان

mim

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مامان

myomancy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مامانت

somniative

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مامان

mammy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مامان، لله، دده سیاه