مطمئندیکشنری فارسی به انگلیسیassured, confident, definite, sound, positive, safe, secure, sure, tried
sureدیکشنری انگلیسی به فارسیمطمئن، یقین، قطعی، مسلم، خاطر جمع، استوار، متقاعد، پشت گرم، از روی یقین، محقق، راسخ یقینا
surerدیکشنری انگلیسی به فارسیمطمئن تر، مطمئن، یقین، قطعی، مسلم، خاطر جمع، متقاعد، پشت گرم، از روی یقین، محقق، راسخ یقینا