متقلبدیکشنری فارسی به انگلیسیbilker, cheater, crooked, deceitful, dirty, dishonest, scheming, sharper, unfaithful
largeدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگ، وسیع، درشت، فراوان، حجیم، هنگفت، پهن، جامع، سترگ، جادار، لبریز، کامل، بسیط