54 مدخل
coup
glare, radiance
radiation
radio-
lauan
لووو
لاوروستین
خوشبختی
لاوروس نوبیلیس
عالی است، پر فروغ، مشعشع، ساطع
پمپاژ، پرشکوه، مطنطن، قلنبه، مشعشع
تابشی، متشعشع
تابش نور، تابیدن، پرتو افکندن، شعاع افکندن، متشعشع شدن
درخشان، نورانی، شب نما، فروزان، روشنی بخش، تابان، متشعشع