13 مدخل
sclerotic
unsuspected
ماتچوب
تاول، متصلب
شکنجه شده، متصلب
تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
عارفان، عارف، اهل سر، سالک، اهل تصوف، متصوف