16 مدخل
fathom
causer, productive, responsible
know
مطلع، مسبوق
برنز، مفرغ، مسبار، گستاخی، برنزی، برنگ برنز
تمسخر، فلز زرورق، مسبار
خراب کردن، مخرب، مسبب خرابی
باعث می شود، موجب، مسبب، موجد، منتج