معنی مرزیده | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

مرزیدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sex, sexual intercourse

آمرزیده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beatific

آمرزیده اعلام کردن شخص متوفی پس از پژوهش رسمی (کاتولیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beatify

آمرزیده سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beatification

ماسیده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

firm, set

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

lecaniinae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lecaniinae

lecanine

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لکانین

lecaniid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لکانیدها

جست‌وجوی متن

murids

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماریدها

Arecidae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ارزیدها

felt

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نمد، پشم مالیده ونمد شده، نمدپوش کردن