مرددانهدیکشنری فارسی به انگلیسیambivalently, hesitant, hesitantly, hesitatingly, tentatively, uncertainly
barleycornدیکشنری انگلیسی به فارسیمرغ دریایی، دانه جو، مقیاس وزنی برابر 0/0648 گرم، مقیاس طولی برابر 8/5 میلیمتر
tabledدیکشنری انگلیسی به فارسیداده شده، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن