مردمدیکشنری فارسی به انگلیسیanthropo-, commonwealth, country, crowd, folk, humankind, people, populace, population, public, they
popularدیکشنری انگلیسی به فارسیمحبوب، عمومی، مشهور، خلقی، متداول، عوامانه، ملی، توده پسند، نامدار، وابسته بتوده مردم