allowanceدیکشنری انگلیسی به فارسیکمک هزینه، مستمری، مدد معاش، خرجی، فوقالعاده و هزینهء سفر، فوقالعاده دادن
allowancesدیکشنری انگلیسی به فارسیکمک هزینه، مستمری، مدد معاش، خرجی، فوقالعاده و هزینهء سفر، فوقالعاده دادن
reinforcesدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت می کند، تقویت کردن، مستحکم کردن، نیرو دادن، نیرو بخشیدن به، محکم کردن، مدد کردن
reinforcingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت، تقویت کردن، مستحکم کردن، نیرو دادن، نیرو بخشیدن به، محکم کردن، مدد کردن