مختصردیکشنری فارسی به انگلیسیbrief, compact, concise, short, scant, sparing, summary, synoptic, thumbnail
briefدیکشنری انگلیسی به فارسیمختصر، دستور، حکم، خلاصه اخبار، کوتاه کردن، خلاصه کردن، اگاهی دادن، مختصر کردن، کوتاه مختصر