174 مدخل
precarious
adventurous, adventuresome, chancy, hazardous, risky, venturesome
speculation
venture
adventure, close call, danger, jeopardy, peril, risk
enterprise
adventurism
مخاطره آمیز
مخاطره آمیز است، رشک اور، حسادت انگیز
منتظر، سرباز جان فشان، ماموریت مخاطره امیز، پنهان، مخفی، در حال کمین
پر کردن، سرباز جان فشان، ماموریت مخاطره امیز، پنهان، مخفی، در حال کمین
خطرناک، خطر ناک، مخاطره امیز، در مخاطره