محتاطدیکشنری فارسی به انگلیسیcareful, cautious, chary, conservative, discreet, gingerly, provident, provisional, prudent, prudential, reserved, safe, self-contained, shy, wary, watchful
needدیکشنری انگلیسی به فارسینیاز، لزوم، احتیاج، نیازمندی، حاجت، نیستی، ایجاب، بایستگی، نیاز داشتن، نیازمند بودن، در احتیاج داشتن، محتاج بودن
wantدیکشنری انگلیسی به فارسیمیخواهم، نیاز، خواست، نداری، حاجت، فقدان، عدم، نقصان، خواستن، نداشتن، لازم داشتن، نیازمند بودن به، کم داشتن، فاقد بودن، کسر داشتن، محتاج بودن
wantsدیکشنری انگلیسی به فارسیمی خواهد، نیاز، خواست، نداری، حاجت، فقدان، عدم، نقصان، خواستن، نداشتن، لازم داشتن، نیازمند بودن به، کم داشتن، فاقد بودن، کسر داشتن، محتاج بودن