sumدیکشنری انگلیسی به فارسیمجموع، مبلغ، جمع، حاصل جمع، جمله، جمع کردن، حساب کردن، باهم جمع کردن، مختصر وموجزکردن
altogetherدیکشنری انگلیسی به فارسیدر مجموع، مجموع، روی هم رفته، کاملا، یکسره، تماما، همگی، با هم، اجماعا، از همه جهت