1553 مدخل
adage, akin, accordingly, as, ilk, like , like _, proverb, saw, up
picture
brick
grown-up
neigh
پا، ساق پا، ساق، پایه، ران، مرحله، پاچه، قسمت، بخش، دوندگی کردن
پا کشیدن، مزاح
ورزش پا
پیچش زدن پا
استخوان پا
مثل
مثل رعد و برق
مثل این، امثال ان، این قبیل، مانند ان
مثل کشتن آبی