26 فرهنگ
95 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
متورم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
swollen, tumescent, tumid, turgid
جستوجوی مشابه
متورم شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
swell
متورم و سرخ شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rankle
متورم و سرخ کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rankle
اندام متورم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
tumescence
دارای غدد لنفاوی متورم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
adenoidal
بیشتر
۱۰ واژه مشابه
جستوجوی متن
bitingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم
diadromous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم
swollenly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم
swelth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم
porkling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم
بیشتر
۷۴ واژه در متن