معنی متو | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

متوازن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

equal, square, well-balanced

متوازن بودن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

outbalance

متوازن در شخصیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

level

متوازن کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

stabilize

متوازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

parallel

جست‌وجوی متن

metavoltine

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متولولین

englished

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متولد شده، بانگلیسی دراوردن

viduage

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متوسط

bitingly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متورم

substile

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متوقف کردن