222 مدخل
raillery, sally, sarcasm, taunt
wisecrack
proposition
molest
taunt
quipster
جاش، متلک، کسی را دست انداختن، شوخی کردن
عاشقان، طعنه زن، متلک گو
عصبانی، طعنه زن، متلک گو
جادوگری، شوخی، شوخی شیطنتامیز، متلک، بذله گویی
ترسناک، طعنه زدن، سرزنش کردن، شماتت کردن، دست انداختن و متلک گفتن