معنی متلاطم | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

متلاطم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

billowy, choppy, rough, turbulent, wavy, wild

جست‌وجوی مشابه

متلاطم بودن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rage

متلاطم کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fret, toss, trouble

تلاطم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

choppiness, pitch, toss, unrest

تلاطم آب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

turbulence

تلاطم باد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

turbulence

جست‌وجوی متن

inflatedly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متلاطم

motleyest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متلاطم

jumpier

دیکشنری انگلیسی به فارسی

jumpier، متلاطم

jumpy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرشور، متلاطم

jumpiest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرشورترین، متلاطم