104 مدخل
unanimous
between, co-, one, together
unite
interlining
ticking
allied, ally, friend, united
لیتر
یکنفر، متفق القول، هم رای، یکدل و یک زبان
به اتفاق آرا، متفقا، اجماعا
همکاری، متفق کردن
متصل شده، متفق کردن
همکاران، متفق، متفق کردن