31 مدخل
allied, ally, friend, united
unanimous
ally
between, co-, one, together
متفقین، متحد، پیوسته، منسوب
یکنفر، متفق القول، هم رای، یکدل و یک زبان
به اتفاق آرا، متفقا، اجماعا
همکاری، متفق کردن
متصل شده، متفق کردن