معنی متعارف | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

متعارف

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conventional, going, nice, normal, standard

جست‌وجوی مشابه

متعارفی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bread-and-butter, natural

متعارفی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conventionalize

اصل متعارف (علوم و هنرها و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

axiom

غیر متعارفی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

irregular

کسر متعارفی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vulgar fraction

جست‌وجوی متن

conventionalist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متعارف

conventionalised

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متعارف

conventionalisation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متعارف

conventionalising

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متعارف

conventionalizing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متعارف، سنتی کردن، باعرف و عادت و سنت وفق دادن