معنی متحرک | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

متحرک

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dynamic, floating, mobile, movable, mover, moving, peripatetic, walking

جست‌وجوی مشابه

متحرک کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

animate, mobilize

بازوی متحرک (کشتی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boom

بازوی متحرک برای رساندن برق به تراموا و اتوبوس برقی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

trolley

پل متحرک

دیکشنری فارسی به انگلیسی

drawbridge, swing bridge

پلکان متحرک هواپیما

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ramp

جست‌وجوی متن

animadversal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متحرک

animally

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متحرک

animist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متحرک

connusable

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متحرک

motionable

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متحرک