16 مدخل
antithesis, clash, contrast, variance
clash
Anglo-French
paternalistic
cockily
متناقض، نقیض، مخالف، مغایر، متباین، ضد ونقیض
مالاین
ببخشید، مابین، در میان
ناسازگاری، تناقض، تباین، ناجوری، ناهماهنگی، نا سازگاری
ناهمگونی، ناجوری، تباین