marlدیکشنری انگلیسی به فارسیمارل، اهک رس، خاک اهکدار، خاک کود، پیچیدن طناب، دولا بستن، با خاک اهکدار کود دادن
labyrinthsدیکشنری انگلیسی به فارسیدخمه پرپیچ و خم، لابیرنت، ماز، پلکان مارپیچ، پیچیدگی، شکنج، چیز بغرنج
labyrinthدیکشنری انگلیسی به فارسیدخمه پرپیچ و خم، لابیرنت، ماز، پلکان مارپیچ، پیچیدگی، شکنج، چیز بغرنج