معنی لین | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

لینت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

laxity

لینت دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

loose, loosen

لینچ کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lynch

لینگوینی (خوراک پزی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

linguine

لینولئوم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

linoleum

جست‌وجوی متن

linum

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لین

Lane's Prince Albert

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لین پرینس آلبرت است

Lynn Fontanne

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لین فونتن

Lin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لین، استخر، دریاچه کوچک، ابشار

linhay

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لین ها