معنی لیس | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

لیس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lap, lick

جست‌وجوی مشابه

لیس زدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lick

لیس زنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

licking

چکمه لیس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slavish, supple

کاسه لیس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fawner, parasite, servile, slavish, supple, toady

جست‌وجوی متن

leiss

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لیس

Kaiser Bill

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لیس کایزر

licking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لیس زدن، لیس، لیس زنی، شلاق زنی، بشکل دراوری

Las Cruces

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لیس کراس

lis pendens

دیکشنری انگلیسی به فارسی

pendens لیس