14 مدخل
budge
luminosity
lubricate, slip
lick, licking
salt lick
لیسیدن نمک، سنگ نمک
لیسیدن
bootlicking، چکمه کسی را لیسیدن، تملق گفتن از
لیسید، لیسیدن، تازیانه زدن، زبان زدن، زبانه کشیدن، مغلوب کردن
bootlick، چاپلوس، چکمه کسی را لیسیدن، تملق گفتن از