poundagesدیکشنری انگلیسی به فارسیپوندها، محصور سازی، مقدار پولی برحسب لیره، وزن چیزی برحسب پوند یا رطل
poundدیکشنری انگلیسی به فارسیپوند، پاوند، لیره، اغل، استخر یا حوض اب، واحد مسکوک طلای انگلیسی، ضربت، اغل حیوانات گمشده و ضاله، زدن، کوبیدن، ساییدن، ارد کردن، بصورت گرد در اوردن، با مشت زدن