معنی لگام | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

لگام

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bit, brake, bridle, control, curb, hold, reins, restraint

جست‌وجوی مشابه

لگام برداشتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

decontrol

لگام پذیر کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

subjugate

لگام پذیری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

discipline

لگام شکن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

restless

لگام شناسی (تنکرد شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cybernetics

جست‌وجوی متن

frena

دیکشنری انگلیسی به فارسی

frena، بند، چین غشایی، لگام، مهار

frenum

دیکشنری انگلیسی به فارسی

frenum، بند، چین غشایی، لگام، مهار

frenums

دیکشنری انگلیسی به فارسی

frenums، بند، چین غشایی، لگام، مهار

lambasted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لامبسد، تازیانه زدن، زخم زبان زدن

lammock

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لاماک