معنی لول | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

لول

دیکشنری فارسی به انگلیسی

barrel, tube, panier, pannier, sottish, tipsy, torsion, zonked

جست‌وجوی مشابه

لول (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tiddly

لول (هندسه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cylinder

لول خوردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

flirt, waggle, wiggle, wigwag, wriggle

لول خوردن و جلو رفتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slither

لول خورنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

squirmy, wriggly

جست‌وجوی متن

slud

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لول

Lovell

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لول

glow tube

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لوله درخشش

lopolith

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لولوپیت

test tube

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لوله آزمایش، لوله ازمایش