jinksدیکشنری انگلیسی به فارسیجینکس، طفره، گریز، شوخی، لطفه، طفره رفتن، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن
favorدیکشنری انگلیسی به فارسیلطف، توجه، التفات، مساعدت، مرحمت، خدمت، خیر خواهی، نیکی کردن به، طرفداری کردن، مرحمت کردن