89 مدخل
deposit, dregs, lees, lord, seignior
Byron
deposit
lordly
muddy
لرد
لرد و خانم ها
لرد است، سیادت، بزرگی، لردی، اربابی، اقایی
لرد، چربی زدن، ارایش دادن
لرد، نگاه کج کردن، از گوشه چشم نگاه کردن