dredgesدیکشنری انگلیسی به فارسیبیل زدن، ماشین لاروبی، لاروب، الت تنقیه قنات و مانند ان، فشاندن، لاروبی کردن
dragsدیکشنری انگلیسی به فارسیکشیدن، کمر، چنگک، سربار، کشاندن، بزور کشیدن، سخت کشیدن، لاروبی کردن، کاویدن، با تور گرفتن
draggedدیکشنری انگلیسی به فارسیکشید، کشیدن، کشاندن، بزور کشیدن، سخت کشیدن، لاروبی کردن، کاویدن، با تور گرفتن