lobbiesدیکشنری انگلیسی به فارسیلابی ها، راهرو، سرسرا، سالن انتظار، دالان، سالن هتل و مهمانخانه، تحمیل گری کردن، سخنرانی کردن
lobbyدیکشنری انگلیسی به فارسیلابی، راهرو، سرسرا، سالن انتظار، دالان، سالن هتل و مهمانخانه، تحمیل گری کردن، سخنرانی کردن