618 مدخل
adverb
intensifier
positive
prepositional phrase
اذیت کردن
فرار کرد
خشک کردن
اجرا
فرار کن، باخر رسیدن
قید، قیدی، ظرف، معین فعل، عبارت قیدی
بی قید و شرط