snapدیکشنری انگلیسی به فارسیضربه محکم و ناگهانی، چفت، بشکن، قفل کیف و غیره، قالب زنی، گاز ناگهانی سگ، قزن قفلی، گیره فنری، یک گاز، عکس فوری گرفتن، شتاب زدگی، چسبیدن به، گاز گرفتن، گسیختن،
streakyدیکشنری انگلیسی به فارسیرگه ای، رگه دار، ناصاف، خط دار، قابل تغییر، دارای اخلاق و خصوصیات فردی
Earnings Before Interest Taxes Depreciation and Amortizationدیکشنری انگلیسی به فارسیدرآمد قبل از مالیات بر ارزش افزوده استهلاک و استهلاک