معنی قندی کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

قندی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

glacé

جست‌وجوی مشابه

قندی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

glacé, sugary

افرای قندی (گیاه شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sugar maple

خروس قندی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

candy, Popsicle

نان قندی (شیرینی پزی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

poundcake

نان قندی زنجبیل دار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gingerbread

جست‌وجوی متن

sugar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قند، شکر، شیرینی، ماده قندی، شیرین کردن، با شکر مخلوط کردن، تبدیل به شکر کردن

cone

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخروطی، مخروط، قیف، میوه کاج، هر چیز مخروطی یا کله قندی، مخروطی شکل کردن

sugars

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قندها، شکر، قند، شیرینی، ماده قندی، شیرین کردن، با شکر مخلوط کردن، تبدیل به شکر کردن

ketosis-resistant diabetes mellitus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیابت قندی مقاوم به کتوز

ketoacidosis-resistant diabetes mellitus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیابت قندی مقاوم به کتواسیدوز