phallicدیکشنری انگلیسی به فارسیفالیک، وابسته به قضیب، وابسته به الت رجولیت، کیری، وابسته به الت ذکور، وابسته به پرستش الت مردی
impendingدیکشنری انگلیسی به فارسیقریب الوقوع، مشرف بودن، اویزان کردن، در شرف وقوع بودن، محتمل الوقوع بودن