معنی قربانی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

قربانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

casualties, casualty, oblation, prey, sacrifice, victim

جست‌وجوی مشابه

قربانی سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

victimization

قربانی سوزاندنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

burnt offering

قربانی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

immolate, immolation, sacrifice, victimize

همه قربانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

holocaust

وابسته به قربانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sacrificial

جست‌وجوی متن

sacrotuberous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی

pillagee

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی

victal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی

sacrarial

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی

sacrificant

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قربانی