Centreدیکشنری انگلیسی به فارسیمرکز، میانه، مدار، میان، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
centerدیکشنری انگلیسی به فارسیمرکز، میانه، مدار، میان، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
centersدیکشنری انگلیسی به فارسیمراکز، مرکز، میانه، مدار، میان، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
presetsدیکشنری انگلیسی به فارسیایستگاه از پیش تنظیم، از پیش نشاندن، قبلا مرتب کردن، قبلا چیدن و قرار دادن