110 مدخل
chunk, cut, section, slice, wedge
pommel
clove
slice
carve
slicer
قاچاق
قاچاقچی
قاچاقچیان، تردد کردن، امد و شد کردن
قاچاقچی، حزن انگیز، دفنی، ارامگاهی، گوری، مقبرهای