355 مدخل
auspicious, brave, lucky, promising, propitious
virtuous
abolition, dissolution, revocation
dissolve
revocable
دست دو دست
tlo
ضربه دو پایه
تا حد زیادی
به شوخ طبعی، بعبارت دیگر، یعنی
فسخ قرارداد
فسخ کننده
قابل فسخ نیست، فاسد نشدنی، فاسد نشده، فساد نا پذیر، منحرف نشدنی
ضدانسانی، فسخ کردن، لغو کردن
لغو مجاز، قابل فسخ، ابطال پذیر