معنی فلا | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

فلاپی (کامپیوتر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

floppy disk

فلات

دیکشنری فارسی به انگلیسی

highland, plateau, wold

فلات (جغرافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tableland

فلات ایران

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Iran

فلات زیر آب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

shelf

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

th

دیکشنری انگلیسی به فارسی

th

B.Th.U.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

B.Th.U.

جست‌وجوی متن

floridly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاوریدلی

flitchplate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاشینگ

fluther

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاور

flopping

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاپینگ، با صدای تلپ افتادن، شکست خوردن

firelock

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاول، تفنگ فتیلهای